این اولین باره که یه متصدی پذیرش هتل با نگاه سرتاپایی در صراحت کامل و بدون واهمه همچین برخوردی داره باهام! پشت کارت ویزیت محل اقامت یه شماره موبایل نوشته و میده بهم. انگشت سبابه دست راست و چپش رو ضربدری روی هم میذاره و میگه قیافت که نمی خوره اهلش باشی ولی هرچی خواستی به خودم بگو! فکر می کنم منظورش مواد مخدر بود :)) و در ادامه دستش رو به حالت لیوان می گیره و روبروی دهانش میاره و میگه مشروب هم بخوای هست. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کسب و کار نوین اینترنتی کتابخانه عمومی شهدای مهر منتظران خورشید نمایندگی تفال چیک دانلود|دانلود رمان|دانلود رمان جدید دانلود جزوات درسی وبلاگی برای زندگی بهتر و آسوده‌تر